به گزارش مجتمع تربیتی آموزشی حضرت مهدی (عج)، در برنامه توانمندسازی معلمان و کادر مجموعه مدارس نسل آفتاب که با هدف ارتقای مهارتها و تعمیق مبانی معرفتی مربیان برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین استاد محمدجواد نظافت، ریاست عالی مجتمع تربیتی آموزشی حضرت مهدی (عج)، بر پیوند ناگسستنی مهارت و معرفت در مسیر تربیت تأکید کرد و معلم را «قیم علمی شاگردان» خواند.
ایشان با تبیین جایگاه الهی تعلیم و تربیت در نگاه قرآن و اهلبیت علیهمالسلام، یادآور شد که معلمی نه شغلی ساده، بلکه مأموریتی الهی است که تنها در پرتو صبر، شفقت و خیرخواهی به ثمر مینشیند.
استاد نظافت با استناد به سخنان امیرالمؤمنین و امام سجاد علیهماالسلام، رابطهی میان معلم و شاگرد را رابطهای دوطرفه و مسئولیتآفرین دانست و بر ضرورت رعایت حق شاگرد از سوی معلم تأکید کرد؛ حقی که با نگاه امانتدارانه، رفتار خیرخواهانه و مراقبت از رشد علمی و اخلاقی دانشآموز معنا مییابد.
متن بیانات استاد محمدجواد نظافت، در جلسه توانمندسازی معلمان و کادر مجموعه مدارس نسل آفتاب، مورخ 30 مهرماه 1404 بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انشاءالله جمعمان، برنامههایمان، تدریسمان، مطالعاتمان و همه کارهایمان مورد عنایت آقامان امام زمان قرار گیرد؛ چرا که این مدارس به نام آن بزرگوار است. این مجتمع به نام «دو شریف امام زمان» است. انشاءالله مورد عنایت امام زمان قرار گیرد.
مهارت و معرفت؛ دو بال توانمندسازی
دورههای توانمندسازی از دو جهت است: یک جهت مباحث فنی و تخصصی و جهت دیگر مباحث معرفتی که زیرساخت فکری و روحی را آماده میکند تا ما در تراز «نسل آفتاب» قرار گیریم. آنچه از بنده توقع میرود، در درجه نخست همین مباحث معرفتی است که کمک میکند مربیگری و تدریس ما امامزمانپسندتر باشد. من تلاش میکنم این مباحث زیربنایی را بهصورت منظم خدمت عزیزان مطرح کنم. امروز میخواهم بحث را در رابطه با «حقوق» مطرح نمایم.
حقوق متقابل از نگاه امیرالمؤمنین (ع)
امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه در خطبهٔ 216 نهجالبلاغه میفرمایند انسانها بر گردن یکدیگر حقوقی متقابل دارند. ایشان فرمودند: «خدای سبحان برای من ـ که حاکم و سرپرست شما هستم ـ حقی قرار داده به واسطهٔ اینکه ولیّ شما هستم.» سپس به حق مردم اعتراف کردند و فرمودند: «وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ کَمَا أَنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقٌّ»، یعنی شما نیز بر گردن من حقی دارید، همانگونه که من بر گردن شما حقی دارم. هر معلم و هر مدیری باید این اعتراف را داشته باشد و این حق را برای شاگرد خود قائل باشد. اگر ما برای شاگردان، مربیان، فرزندان و همسرانمان حقی قائل باشیم، در آن صورت میتوان توقع داشت که آنان نیز حقوق ما را ادا کنند. قطعاً معلمان و مدیران نسبت به دانشآموزان حقّی دارند، لیکن این اعتراف باید در وجود ما باشد. ممکن است دانشآموزان ما در آن سطح نباشند که ما در حضور ایشان این حق را اعتراف کنیم؛ ولی خودمان در پیشگاه خداوند باید این حق را بپذیریم.
دشواری عمل به حق و وسوسه نفس
حضرت فرمودند: «الحقّ أوسعُ…» یعنی حق هنگامی که بخواهی دربارهاش شعر بگویی، سخنرانی کنی یا مقاله بنویسی، جایگاهش بسیار وسیع است؛ ولی وقتی بخواهی حق طرف را ادا کنی و در میدان عمل انصاف را رعایت کنی، دامنهاش بسیار تنگ میشود. چرا؟ زیرا نفس انسانی از ادای حق دیگران اکراه دارد. ادا کردنِ حق همانند فتح قلههاست؛ کاری آسان نیست. شیطانی هست که میخواهد ما را بهسوی بیعدالتی و ظلم و تضییع حقوق دیگران سوق دهد. حضرت اضافه کردند: اگر قرار بود موجودی در این عالم رابطهاش با دیگران یکطرفه باشد — یعنی او حق داشته باشد و دیگران بر گردن او حقی نداشته باشند — این تنها مختصّ خدا بود؛ زیرا خدا بر گردن همه حق دارد و کسی بر خدا طلبی ندارد. لیکن خداوند رابطهٔ خود با مردم را دوطرفه قرار داد. فرمود: من وظایفی دارم و شما هم وظایفی دارید. حق من اطاعت است و حق شما ثواب مضاعف. خدای متعال بر خود واجب کرده است که ثواب مضاعف عطا کند.
رابطه دوطرفه در نظام الهی
از این دست آیات بسیار است: «ادعونی أستجب لکم» یا «لئن شکرتم لأزیدنکم»؛ یعنی رابطهای دوطرفه برقرار است. خداوند میفرماید وظیفهٔ من هدایت است؛ «کتب ربّکم علی نفسه الرحمة»؛ خداوند مهربانی را بر خود واجب کرده است. بنابراین رابطهٔ همهٔ انسانها — چه زن و شوهر، چه معلم و شاگرد — دوطرفه است. حتی در رسالهٔ حقوق امام سجّاد علیهالسّلام آمده است که امام جماعت بر مردم حق دارد و مردم نیز بر امام جماعت حق دارند. کسی که مشورت میخواهد و کسی که مشورت میدهد، مؤذن جامعه، مسئول جامعه، همسایهها — همه بر گردن یکدیگر حق دارند.
حق شاگرد از نگاه امام سجاد (ع)
نوبت به حق شاگرد که میرسد، بنده امروز میخواهم بحث را پیرامون حق شاگرد از نگاه امام سجّاد علیهالسّلام عرضه کنم. حضرت فرمودند: «أمّا حقُّ رَعِیّتِکَ بالعلم»؛ یعنی شاگردانت که از جهت علم، رعیتِ تو محسوب میشوند. واژهٔ «رعیت» از «رعایت» گرفته شده است؛ یعنی حفاظت. در نگاه دین و اهلبیت علیهمالسّلام، زیردست را «رعیت» مینامند؛ یعنی انگار ما عهدهدار حفاظت اوییم. حضرت فرمودند: «کلّکم راعٍ و کلّکم مسؤول عن رعیته»؛ چوپان را نیز «راعی» میگویند زیرا دغدغهٔ حفاظت دارد.
قیم بودن معلم در علم
حضرت بیان کردند: حق شاگرد این است که بدانی خدا تو را قیمِ علمیِ آنان قرار داده است. این آگاهی که خدا تو را از نظر علمی سرپرستِ آنان قرار داده است، در ادای حقِ دیگران و انجامدادنِ وظیفه بهصورت کامل و درست بسیار مؤثر است.
معلم؛ امانتدار علم الهی
فرمودند: حق شاگرد این است که بدانی خدا تو را قیمِ آنان قرار داده؛ یعنی این امر لطفی الهی است. همهٔ طبقات اجتماع محترمند، اما معلمی شأن دیگری دارد. جوشکار با آهن سر و کار دارد، نجار با چوب، کشاورز با زمین، دامدار با دام؛ اما ما با انسان سروکار داریم. انسان گل سرسبد هستی است، و آن دانشآموزی که پاک است، دلش صاف است و در دوران شکلگیری قرار دارد. چقدر میتوانیم اثرگذاریِ درست و گسترده داشته باشیم! یکی از همین شاگردان میتواند مسیر تاریخ را دگرگون سازد. پس باید قدر این فرصت را دانست.
علم؛ رزق الهی و مسئولیت انتقال آن
خدا تو را قیم علمی آنان قرار داده، علمی که از خودِ تو نیست. ما معلمان فیضی بردهایم و این فیض را به نسل بعد منتقل میکنیم. امام صادق علیهالسّلام در تفسیر آیهٔ «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُم یُنفِقُونَ» فرمودند: از آنچه خدا به ایشان علم داده، منتشر میکنند. علم را خدا داده، پس باید شاکر باشیم و این علم را منتقل نماییم. خداوند شما را از بطون مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید؛ گوش و چشم داد تا با روحیهٔ کنجکاوی که در بشر نهاده، آگاهیها جلب شود. اما ممکن است روزی این علم از ما گرفته شود؛ پس باید شاکر نعمت علم باشیم.
مأموریت معلم؛ بخشش از گنجینههای حکمت
فرمودند: خدا تو را سرپرست و والی شاگردان قرار داده تا از گنجینههای حکمتِ خود به این فرزندان معنوی عطا کنی. اگر نیکو عمل کنی، همچون کسی خواهی بود که فاضل و شفیق است و برای انجام این مأموریت قیام کرده است. «فاضل» یعنی نگهبانِ گنجینهها، همانگونه که حضرت یوسف علیهالسّلام فرمود: «اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم». گنجینههای اصلیِ انسانها، استعدادهای ایشان و نسل آیندهاند. «شفیق» یعنی دلسوز و خیرخواه. اگر معلم از حالتِ شفقت برخوردار نباشد، نمیتواند وظیفهٔ خود را درست انجام دهد. باید صبور، خیرخواه و خدایبین باشد. این کودکان بندگانِ خدا و امانتهای اویند؛ پس باید مراقبشان باشیم.
رشد معلم در سایه صبر و خیرخواهی
اگر صبور و خیرخواه باشی، رشد میکنی؛ این رشد هم علمی است — که در تدریس نمود پیدا میکند — و هم معنوی — که در اخلاق متجلی میشود. اما اگر خداینکرده درست عمل نکنی، ظلمکار و خائن محسوب میشوی. ظلم به شاگرد، ظلمی است که بهسادگی بخشیده نمیشود و باید جبران گردد. اگر دلی را شکستی، باید دلجوئی کنی. تنبیه نباید از روی عصبانیت باشد.
الگوی صبر و شفقت در تربیت؛ حضرت زهرا (س)
امام حسن عسکری علیهالسّلام نقل میکنند که بانویی نزد حضرت زهرا سلاماللهعلیها آمد و گفت: «مادرم سؤالاتی دارد.» حضرت با حوصله به همهٔ سؤالات پاسخ دادند و فرمودند: «اگر باز هم پرسشی داری، بیا و بپرس.» این حوصله و شفقت انگیزه میدهد. فرمودند: ثواب هر سؤالی که پاسخ میدهم، اگر از زمین تا عرش از مروارید پر شود، باز هم بیشتر است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: علماى شیعه در روز قیامت خلعتهاى نورانى به اندازهٔ علم خود دریافت خواهند کرد. کسانی که کفیل ایتام آلِ محمد بودهاند — یعنی سرپرست نسلی که از امام زمانِ خود دور ماندهاند — پاداش ویژهای دارند.
انشاءالله ما نیز با صبر، شفقت و خیرخواهی معلمانی باشیم که «نسل آفتاب» را پرورش دهیم و مشمول عنایات خاصّ امام زمان (عج) شویم.